به گزارش مشرق، دونالد ترامپ در مسند یک بازرگان موفق با آگاهی از مهمترین مشکلات داخلی آمریکا از جمله افزایش نرخ بیکاری، نزدیک شدن بدهیهای آمریکا به تولید ناخالص ملی و بحران مالی توانست با تاکید بر لزوم بازنگری در سیاست های واشنگتن نظر مردم را در انتخابات ریاست جمهوری جلب کند.
از دید ترامپ در شرایط کنونی دولت آمریکا باید مهمترین وظیفه خود را ارتقا توان اقتصادی و بهبود وضع معیشت مردم آمریکا قرار دهد و برای این منظور بایستی از مسائلی که باعث ایجاد هزینه های اضافی برای واشنگتن می شود دوری کند. در این راستا او کاهش سهم ایالات متحده در تامین هزینه های امنیت متحدانش در سراسر جهان را یکی از مهمترین راه کارهای این مساله می داند.
اما مواضع ترامپ در مورد کاهش سهم آمریکا در پیمان ها و اتحادهای نظامی، باعث نگرانی اعضای اروپایی ناتو، متحدان عربی این کشور در خاورمیانه و همچنین همپیمانان آن در شرق آسیا شده است. این کشورها به دلیل عدم توان اقتصادی کافی به تنهایی قادر به تامین امنیتشان در برابر بحران ها نیستند؛ به ویژه آنکه واشنگتن در دو دهه اخیر برای افزایش وابستگی آنها به خود سیاست بحران سازی و افزایش مسابقه تسلیحاتی را در این مناطق در پیش گرفته بود.
بر این اساس پیشنهاد ترامپ به کره جنوبی و ژاپن برای توسعه تسلیحات هسته ای به منظور دفاع از خود و افزایش بازدارندگی منطقه ای، سرآغاز تغییرات عمده چینش ساختار امنیت شرق آسیا خواهد بود. در این میان کره جنوبی به دلیل هم مرز بودن با کره شمالی و تهدیدات امنیتی ای که از سمت پیونگ یانگ احساس می کند، بیش از هر کشوری در هراس از آینده به سر می برد.
مقامات کره جنوبی به رغم تاکید رئیس جمهور جدید آمریکا بر عدم تغییرات یکباره در روابط دو کشور، می دانند دیگر روند امنیتی-دفاعی سابق تداوم ندارد و آنها باید به فکر راه چاره ای باشند.
در این رابطه علی اکبر ضیائی، رایزن سابق فرهنگی ایران در مالزی اشاره معتقد است که «آمریکا در دوران اوباما در راستای استراتژی کوچ شرقی و تحکیم همکاری ها مجمع آسیای شرقی را تشکیل داد. هدف از این کار کنترل و نظارت بر دریای چین و تحرکات پکن بود. اما مواضع ترامپ نه تنها باعث ایجاد نگرانی کشورهای منطقه از آینده معادلاتشان با کاخ سفید شده است بلکه می تواند به تضعیف پایگاه های آمریکا در شرق آسیا منجر شود و این مساله زمینه را برای نفوذ چین و ورود روسیه به منطقه فراهم خواهد کرد. براین اساس اگر ترامپ بخواهد شعارهایش را محقق سازد، شرایط را برای آمریکا سخت خواهد کرد.»
اما این تنها تاثیر روی کار آمدن ترامپ بر شرق آسیا نخواهد بود. اتخاذ مدل اقتصادی مبتنی بر حمایت از تولیدات داخلی رئیس جمهور جدید نیز می تواند تعاملات جهانی در شرق آسیا را با تحولات شگرفی روبرو کند. ترامپ اخیرا از خروج آمریکا از پیمان همکاری های فرا-اقیانوسیه ای موسوم به "ترانس پاسیفیک" (TPP) سخن گفته است. این در حالی است به دلیل پیوندهای اقتصادی دو طرفه، هرگونه کاهش تعاملات تجاری علاوه بر آسیب بر اقتصاد متحدان آمریکا در شرق آسیا، کاخ سفید را نیز دچار مشکلات بسیاری خواهد کرد. زیرا بزرگترین کارتل های اقتصادی آمریکا نیر در حال حاضر در شرق آسیا هستند. آنها توانسته اند به کمک نیروی کار ارزان بر حجم تولیدات و سود خود بیفزایند و هر گونه تغییر در سیاست های اقتصادی آمریکا تاثیرات منفی بر این کارتل ها خواهد گذاشت.
از سوی دیگر ترامپ ورود کالاهای چینی ارزان را مانعی برای تولیدات داخلی آمریکا می داند و از همین رو در رقابت های انتخاباتی خود اعلام کرد که درنظر دارد برای کالاهای چینی تعرفه 45 درصدی وضع کند. در واقع هدف رئیس جمهور جدید ضربه زدن به تولید در چین است. زیرا آمریکا بزرگترین بازار کالاهای چینی به شمار می رود به طوری که حدود 20 درصد کل کالاهای چینی به این کشور صادر می شوند. در صورتی که سیاست تهاجمی ترامپ اجرایی شود نه تنها رشد تولید در چین کاهش می یابد بلکه میزان سرمایه گذاری ها نیز سیر نزولی خواهد یافت.
با این حال جواد منصوری، سفیر سابق ایران در چین در خصوص احتمال افزایش تعرفه کالاهای وارداتی چین به آمریکا تصریح کرد: «به نظر نمی رسد ترامپ به راحتی بتواند چنین تصمیماتی را عملیاتی کند. زیرا کالاهای چینی تا حد زیادی به نفع مصرف کننده آمریکایی هستند و مقامات چینی تاکید دارند که آنها با تولید محصولات مشابه آمریکایی اما ارزانتر به رفاه مردم ایالات متحده کمک می کنند و البته این چیزی نیست که ترامپ بتواند نادیده بگیرد.»
از سوی دیگر رویکرد انزواطلبانه ترامپ در حوزه سیاست خارجی، بر کاهش مداخله در امور مربوط به ترویج دموکراسی در شرق آسیا اثر می گذارد. اولین کشوری که از این موضوع آسیب خواهد دید هنگ کنگ است. ترامپ در آخرین موضع گیری خود اعالم کرد که درصدد «ملت سازی» نخواهد بود. این رویکرد از دید مقامات هنگ کنگ به معنای افزایش فشار دولت چین و ایجاد فضایی برای مانور قدرت پکن در این جزیره خواهد بود.
در صورتی که دیگر کاخ سفید توجهی به روند دموکراسی سازی و جلوگیری از سلطه سیاسی چنی در هنگ کنگ نداشته باشد، آمریکا پایگاه مهمی را در نزدیکی مرزهای چین از دست می دهد.
اما این تنها گام اول در کاهش نفوذ سیاسی واشنگتن در این منطقه خواهد بود. زیرا ترامپ در حالی بر مواضع ضد مسلمان خود اصرار دارد که بخشی قابل توجهی از مردم شرق آسیا را نیز مسلمانان تشکیل می دهند. ازاین رو در این باره علی اکبر ضیایی تاکید دارد «نگرش ترامپ در قبال مسلمانان، می تواند مواضع ضد استکباری 450 میلیون مسلمانی که در این منطقه زندگی می کنند را تشدید کند و این به معنای از دست دادن بیش از پیش حمایت های مردمی کاخ سفید در شرق آسیا است. در این شرایط دولت هایی هم که جنبه دموکراتیک دارند و از رای مردم متاثر هستند نیز مجبور می شوند برای پاسخ به افکار عمومی داخلی خود، در مقابل واشنگتن موضع بگیرند.»
بر این اساس به دلیل تاثیرات منفی ای که جهت گیری های بین المللی سیاسی، نظامی و اقتصادی ترامپ بر وضعیت آمریکا در شرق آسیا می گذارد، بعید خواهد بود شاهد اجرایی شدن شعارهای او باشیم. زیرا از منظر ژئوپلتیک، مواضع سرسختانه آمریکا فرصت را برای افزایش نفوذ چین و حتی روسیه در منطقه فراهم می سازد و موجب تقویت روابط اقتصادی و کاهش وابستگی کشورهای حوزه پاسیفیک به بازار آمریکا خواهد شد. این در شرایطی است که واشنگتن در یک دهه اخیر تلاش کرده به اشکال گوناگون و حتی با استفاده ابزاری از اسلام گرایان تندرو و نفوذ در مناطق مسلمان نشین چین، حوزه مانور پکن را محدود سازد.
از دید ترامپ در شرایط کنونی دولت آمریکا باید مهمترین وظیفه خود را ارتقا توان اقتصادی و بهبود وضع معیشت مردم آمریکا قرار دهد و برای این منظور بایستی از مسائلی که باعث ایجاد هزینه های اضافی برای واشنگتن می شود دوری کند. در این راستا او کاهش سهم ایالات متحده در تامین هزینه های امنیت متحدانش در سراسر جهان را یکی از مهمترین راه کارهای این مساله می داند.
اما مواضع ترامپ در مورد کاهش سهم آمریکا در پیمان ها و اتحادهای نظامی، باعث نگرانی اعضای اروپایی ناتو، متحدان عربی این کشور در خاورمیانه و همچنین همپیمانان آن در شرق آسیا شده است. این کشورها به دلیل عدم توان اقتصادی کافی به تنهایی قادر به تامین امنیتشان در برابر بحران ها نیستند؛ به ویژه آنکه واشنگتن در دو دهه اخیر برای افزایش وابستگی آنها به خود سیاست بحران سازی و افزایش مسابقه تسلیحاتی را در این مناطق در پیش گرفته بود.
بر این اساس پیشنهاد ترامپ به کره جنوبی و ژاپن برای توسعه تسلیحات هسته ای به منظور دفاع از خود و افزایش بازدارندگی منطقه ای، سرآغاز تغییرات عمده چینش ساختار امنیت شرق آسیا خواهد بود. در این میان کره جنوبی به دلیل هم مرز بودن با کره شمالی و تهدیدات امنیتی ای که از سمت پیونگ یانگ احساس می کند، بیش از هر کشوری در هراس از آینده به سر می برد.
مقامات کره جنوبی به رغم تاکید رئیس جمهور جدید آمریکا بر عدم تغییرات یکباره در روابط دو کشور، می دانند دیگر روند امنیتی-دفاعی سابق تداوم ندارد و آنها باید به فکر راه چاره ای باشند.
در این رابطه علی اکبر ضیائی، رایزن سابق فرهنگی ایران در مالزی اشاره معتقد است که «آمریکا در دوران اوباما در راستای استراتژی کوچ شرقی و تحکیم همکاری ها مجمع آسیای شرقی را تشکیل داد. هدف از این کار کنترل و نظارت بر دریای چین و تحرکات پکن بود. اما مواضع ترامپ نه تنها باعث ایجاد نگرانی کشورهای منطقه از آینده معادلاتشان با کاخ سفید شده است بلکه می تواند به تضعیف پایگاه های آمریکا در شرق آسیا منجر شود و این مساله زمینه را برای نفوذ چین و ورود روسیه به منطقه فراهم خواهد کرد. براین اساس اگر ترامپ بخواهد شعارهایش را محقق سازد، شرایط را برای آمریکا سخت خواهد کرد.»
اما این تنها تاثیر روی کار آمدن ترامپ بر شرق آسیا نخواهد بود. اتخاذ مدل اقتصادی مبتنی بر حمایت از تولیدات داخلی رئیس جمهور جدید نیز می تواند تعاملات جهانی در شرق آسیا را با تحولات شگرفی روبرو کند. ترامپ اخیرا از خروج آمریکا از پیمان همکاری های فرا-اقیانوسیه ای موسوم به "ترانس پاسیفیک" (TPP) سخن گفته است. این در حالی است به دلیل پیوندهای اقتصادی دو طرفه، هرگونه کاهش تعاملات تجاری علاوه بر آسیب بر اقتصاد متحدان آمریکا در شرق آسیا، کاخ سفید را نیز دچار مشکلات بسیاری خواهد کرد. زیرا بزرگترین کارتل های اقتصادی آمریکا نیر در حال حاضر در شرق آسیا هستند. آنها توانسته اند به کمک نیروی کار ارزان بر حجم تولیدات و سود خود بیفزایند و هر گونه تغییر در سیاست های اقتصادی آمریکا تاثیرات منفی بر این کارتل ها خواهد گذاشت.
از سوی دیگر ترامپ ورود کالاهای چینی ارزان را مانعی برای تولیدات داخلی آمریکا می داند و از همین رو در رقابت های انتخاباتی خود اعلام کرد که درنظر دارد برای کالاهای چینی تعرفه 45 درصدی وضع کند. در واقع هدف رئیس جمهور جدید ضربه زدن به تولید در چین است. زیرا آمریکا بزرگترین بازار کالاهای چینی به شمار می رود به طوری که حدود 20 درصد کل کالاهای چینی به این کشور صادر می شوند. در صورتی که سیاست تهاجمی ترامپ اجرایی شود نه تنها رشد تولید در چین کاهش می یابد بلکه میزان سرمایه گذاری ها نیز سیر نزولی خواهد یافت.
با این حال جواد منصوری، سفیر سابق ایران در چین در خصوص احتمال افزایش تعرفه کالاهای وارداتی چین به آمریکا تصریح کرد: «به نظر نمی رسد ترامپ به راحتی بتواند چنین تصمیماتی را عملیاتی کند. زیرا کالاهای چینی تا حد زیادی به نفع مصرف کننده آمریکایی هستند و مقامات چینی تاکید دارند که آنها با تولید محصولات مشابه آمریکایی اما ارزانتر به رفاه مردم ایالات متحده کمک می کنند و البته این چیزی نیست که ترامپ بتواند نادیده بگیرد.»
از سوی دیگر رویکرد انزواطلبانه ترامپ در حوزه سیاست خارجی، بر کاهش مداخله در امور مربوط به ترویج دموکراسی در شرق آسیا اثر می گذارد. اولین کشوری که از این موضوع آسیب خواهد دید هنگ کنگ است. ترامپ در آخرین موضع گیری خود اعالم کرد که درصدد «ملت سازی» نخواهد بود. این رویکرد از دید مقامات هنگ کنگ به معنای افزایش فشار دولت چین و ایجاد فضایی برای مانور قدرت پکن در این جزیره خواهد بود.
در صورتی که دیگر کاخ سفید توجهی به روند دموکراسی سازی و جلوگیری از سلطه سیاسی چنی در هنگ کنگ نداشته باشد، آمریکا پایگاه مهمی را در نزدیکی مرزهای چین از دست می دهد.
اما این تنها گام اول در کاهش نفوذ سیاسی واشنگتن در این منطقه خواهد بود. زیرا ترامپ در حالی بر مواضع ضد مسلمان خود اصرار دارد که بخشی قابل توجهی از مردم شرق آسیا را نیز مسلمانان تشکیل می دهند. ازاین رو در این باره علی اکبر ضیایی تاکید دارد «نگرش ترامپ در قبال مسلمانان، می تواند مواضع ضد استکباری 450 میلیون مسلمانی که در این منطقه زندگی می کنند را تشدید کند و این به معنای از دست دادن بیش از پیش حمایت های مردمی کاخ سفید در شرق آسیا است. در این شرایط دولت هایی هم که جنبه دموکراتیک دارند و از رای مردم متاثر هستند نیز مجبور می شوند برای پاسخ به افکار عمومی داخلی خود، در مقابل واشنگتن موضع بگیرند.»
بر این اساس به دلیل تاثیرات منفی ای که جهت گیری های بین المللی سیاسی، نظامی و اقتصادی ترامپ بر وضعیت آمریکا در شرق آسیا می گذارد، بعید خواهد بود شاهد اجرایی شدن شعارهای او باشیم. زیرا از منظر ژئوپلتیک، مواضع سرسختانه آمریکا فرصت را برای افزایش نفوذ چین و حتی روسیه در منطقه فراهم می سازد و موجب تقویت روابط اقتصادی و کاهش وابستگی کشورهای حوزه پاسیفیک به بازار آمریکا خواهد شد. این در شرایطی است که واشنگتن در یک دهه اخیر تلاش کرده به اشکال گوناگون و حتی با استفاده ابزاری از اسلام گرایان تندرو و نفوذ در مناطق مسلمان نشین چین، حوزه مانور پکن را محدود سازد.